رییس بنیاد نخبگان مازندران در یادداشتی آورده است: تغییر ترکیب نیروی انسانی شاغل به سوی بخش اطلاعات و ارتباطات، بالا بودن سهم تولید و صادرات محصولات با فناوری پیشرفته، بالا بودن ارزش و سهم خدمات برخورداری از این نوع فناوریها در کشورهای توسعهیافته، همگی نشان دهنده آن است که بخش عمده ظرفیتهای اقتصادی این کشورها، متأثر از فناوریهای برتر است.
*محسن جهانشاهی
اگر در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، دولتها تاثیر سرنوشتساز علم و فناوری را در بقای کشور و توسعه اقتصادی دریافتند و از آن به گونهای گسترده حمایت کردند، امروزه بخشهای مختلف مدنی و اقتصادی خاصه شرکتهای خصوصی و به تدریج شرکتهای دانشبنیان در تمامی عرصهها گوی سبقت را از دولتها ربوده و دراین عرصه سرمایهگذاری گسترده کردهاند.
افزایش سریع تعامل میان علموفناوری و کسبوکار دانشبنیان امروزه حتی نقش دولتها را در این عرصه تغییر داده است. در این بین فناوریهای برتر و نوظهور از اهمیت زیادی برخودار بوده و هستند چراکه امکان پیشتازی در آنها بیشتر است.
به بیان دیگر آنچه که امروزه کشوری را توسعهیافته یا عقبمانده معرفی میکند، میزان بهرهگیری آن کشور از فناوریهای رقابتی است. فناوریهاینوین، ساختار جوامع را متحول کرده و آرزوهای بشر دیروز را برای نسل فردا محقق میسازند.
در اواخر قرن هیجدهم، جامعه بشری با اولین انقلاب صنعتی (1840-1780) در بریتانیا که نتایج آن موتورهای بخار و گسترش صنعت نساجی بوده است، روبرو شد. انقلاب صنعتی دوم (1900-1840) در اروپا، در کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس با ایجاد راهآهن و صنایع فولاد به وقوع پیوست. در پی آن انقلاب صنعتی سوم (1950-1900) در ایالات متحده آمریکا پایهریزی شد. این دوره مصادف با اختراع اتومبیل، صنایع شیمیایی، موتورهای الکتریکی و کالاهای مصرفی با دوام بوده است. این سیر تکاملی با انقلاب دیگری در صنعت (اوایل قرن بیست و یکم-1950) ادامه یافت که بر اساس صنایع نفت، رایانه و تولید مصنوعات پلیمری در امریکا، ژاپن و کشورهای شرق آسیا صورت پذیرفت. در مورد این پرسش که آیا پس از آن نیز انقلاب دیگری اتفاق خواهد افتاد؟ پاسخ مثبت بوده و انقلاب در حال گسترش، با شتاب به مراتب بیشتر را به انقلاب فناوریهای نوین و برتر نسبت میدهند.
همانگونه که پیشتر مطرح شد طی دو دهه آخر قرن بیستم، دنیا به سبب نوآوریهای فنی، عملاً از مشکلات ناشی از وابستگی بیش از حد فرایندهای صنعتی بر تهیه مواد خام طبیعی، رهایی یافته است. پیامدهای حاصل از فناوریهای نوین به گونهای است که امروزه نیاز به مواد خام و منابع طبیعی کمتر شده است. در حال حاضر که در دهه دوم هزاره سوم قرار داریم، برتری رقابتی یک کشور بیش از آنکه به منابع طبیعی آن کشور متکی باشد، به توانایی در عرصه محصولات نو، ارزان و با کیفیت وابسته است.
برای توسعه صادرات غیر نفتی و حضوری قدرتمند در بازارهای جهانی لازم است محصولات کارخانجات صنعتی کشور و نیز فراوردههای غذایی و محصولات کشاورزی به سطح استانداردهای بینالمللی نزدیک شوند. این کار مستلزم بهرهگیری از فناوریهای جدید است تا محصولات وابسته به منابع طبیعی با چندین برابر ارزشافزوده صادر شوند.
در سالهای آغازین قرن بیستویکم، دوره تاریخی خاصی در حال گذر است. هر روزی که میگذرد، اقتصاد جهانی بیشتر و بیشتر به فناوریهای پیشرفته، وابسته میشود. تغییر ترکیب نیروی انسانی شاغل کشورهای توسعهیافته به سوی بخش اطلاعات و ارتباطات و بخشهای وابسته به فناوریهای برتر، بالا بودن سهم تولید و صادرات محصولات با فناوری پیشرفته در کل صادرات صنعتی این کشورها، بالا بودن ارزش و سهم خدمات برخورداری از این نوع فناوریها و .... همگی نشان دهنده آن است که بخش عمدهای ازظرفیتهای اقتصادی کشورهای صنعتی، به تولید کالا و خدمات متأثر از فناوریهای برتر اختصاص یافته است.
برخی معتقدند که پیشرفتهای اخیر در پیدایش فناوریهای جدید و اثرات آن بر اقتصاد و تجارت، بیان از آن داشته که پیشبینیها کمتر از آن حدی بوده که اتفاق افتاده است. عدهای این تصورات را یک داستان علمی- تخیلی میپنداشتند. گرچه فناوریهای نوین هم خالی از این خیالپردازیها و سادهانگاری ها نیست، اما باید کمی جدیتر به قضیه نگاه کرد. هر چند آیندهای نه چندان دور، پاسخی برای تمامی این ابهامات تکراری خواهد داشت. به هر حال، اکنون فاز نظری و تحقیقاتی فناوریهای نوین نظیر نانو، بیو، سلولهای بنیادی، علوم شناختی و ... در حال سپری شدن است. حتی اگر بخشی از توانمندیهای فناوریهای نامبرده شده در چند دههی آینده ظاهر شوند، درآن صورت این توانایی را دارد که ساختار اقتصادی و اجتماعی را تحت تاثیر فوق العادهای قرار دهد.
تمام این مطالب و گفتهها، تفاسیر و توضیحات برای استفاده از فناوریهای نوین و نوظهور، یک موتور محرک در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه دارد، و آن شرکتهای دانش بنیان است.
این شرکتهای دانشبنیان هستند که میتوانند با بهرهگیری از فناریهای نوین و برتر، تمام معاملات و معادلات بینالمللی کشورها را متحول کرده و نقشآفرینی مثبت کشوری را در عرصه بینالمللی تثبیت کنند.
از مهمترین عوامل برتری کشورها، بهرهگیری از فناوریهای نوین در شرکتهای دانشبنیان است. در دنیای امروز فناوریهای نوین مهمترین عامل در برتری کشورها بر یکدیگر محسوب میشود، برخلاف گذشته که عواملی چون منابع طبیعی و معدنی باعث این برتری بودند.
کشور ما دارای ذخایر نفتی سرشار است اما همزمان یکی از بزرگترین وارد کنندگان مشتقات نفتی است. تقریباً تمام مواد خام مورد استفاده در ساخت یک خودرو درکشور وجود دارد اما وابستگی ما به صنایع خودروسازی خارجی انکار ناشدنی است. اینها گواهی است براین ادعا که نمیتوانیم بیش از این بر منابع طبیعی به عنوان عامل برتری و رقابتی در عرصه بینالمللی تکیه کنیم؛ البته بهرهمندی از این منابع یک مزیت نسبی برای کشور مهیا کرده است (که این امر انکارناپذیراست) اما باید دانست آن دسته از منابع طبیعی و معدنی که با توان فناورانه همراه نباشند سرانجامی بهتر از خامفروشی (بدون ارزشافزوده) و خرید محصولات با ارزشافزوده بالا را برای صاحبان آنان رقم نخواهد زد.
امروزه ما عموماً با دو دسته از فناوریها مواجه هستیم: فناوریهای متعارف و فناوریهای نوین و پیشرفته. در دسته نخست باید برحوزههائی تمرکز کرد که آثار اقتصادی آنها گسترده و چشمگیر است و کشور درآنها از مزیت نسبی و رقابتی برخوردار است مانند صنایع نفت و گاز، صنایع تبدیلی کشاورزی و غیره. درحوزه فناوریهای نوین و پیشرفته همانطور که در سند چشم انداز بیست ساله کشور آمده است، فناوریهای سطح بالا را در الویت قرار داد که عمدتأ نیز ستادهای توسعه فناوری متناظر با آنها در معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری ایجاد شده است.
نکته پایانی این است که بدون تسلط بر فناوریهای پیشرفته حتی در صنایع و فعالیتهای متعارف نیز (علیرغم وجود مزیتهای نسبی) توان رقابت با دنیا را نخواهیم داشت.
رییس بنیاد نخبگان استان مازندران