پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان: سميه مداح، مديرعامل شرکت دانشبنيان فناوري اطلاعات پردازشگستر راتا، در بسياري موارد در استان خراسان رضوي، جزو اولينها بوده است. آن هم با توان مالي اندک و در حاليکه اعضاي اصلي شرکت را تنها خود و همسرش تشکيل ميدهند. اما اين شرکت که از نظر توان تخصصي شرايط مساعدي دارد، به دليل همين مشکلات مالي، نداشتن روابط ويژه و عدم رعايت قوانين مالکيت فکري و کپيرايت در کشور، در حال حاضر در مرحله عدم فعاليت به سر ميبرد. ولي همه اينها باعث نشده سميه مداح و همسرش دست از کار و فعاليت بکشند و نااميد شوند. آنها هنوز جوان و خلاق هستند و حاضرند براي دستيابي به خواستههايشان ريسک کنند. با او درباره کار شرکت و مشکلاتي که پشت سر گذاشته است، به گفتوگو پرداختيم.
شرکت شما در چه زمينهاي فعاليت ميکند؟
متاسفانه در حال حاضر شرکت ما در مرحله عدم فعاليت است. پروژه دانشبنيان ما تمام شده و بايد دنبال ايده محوري ديگري بگرديم. اما به طور کلي طي اين سالها، پروژههايي که شرکت انجام داده است، توليد نرمافزارهاي تحت موبايل و تحت وب در مشاغل مختلف است. مثلا نرمافزاري تهيه کرديم که اتفاقا مجوز دانشبنيان را هم کسب کرد و آن نرمافزار کار يک کارمند بانک يا کارمند بيمه را به طور کامل انجام ميداد. حسن اين نرمافزار به اين بود که برخلاف يک کارمند، ميتوانست به صورت 24ساعته در دفتر پاسخگو باشد و اين از نظر هزينهها بسيار بهصرفه بود. در مورد همين پيامکها که امروز بسيار هم زياد شده است، ما جزو اولين شرکتهايي بوديم که خودمان ديتابيس را نوشته بوديم و نهادهايي مانند دادگستريها و آموزش و پرورش و دفاتر امور مشترکين از مشتريهاي ما بودند. محصول ديگر ما مولتي مدياي «رايحه بهشتي» بود که مراحل مختلف رشد يک کودک از قبل بارداري تا هفت سالگي در اين لوح مولتيمديا قرار داشت و در آن اطلاعات پزشکي و سرگرمي گنجانده شده بود. اين لوح به مادران کمک بسياري ميکند. در اين شرکت حتي کار تاليف کتاب در زمينه کامپيوتر را هم انجام دادهايم و در کنفرانسهاي بينالمللي شرکت کردهايم و ارائه مقاله داشتهايم. شرکت ما استراتژي شرکتهاي دانشبنيان در حوزه آيسيتي را براي اولين بار در استان خراسان رضوي تبيين کرد.
اصلا چطور شد که وارد اين حوزه شديد و از چه سالي کار خود را آغاز کرديد؟
سال 89 من جزو 17نفر دانشجوي برتر کشور بودم که به عنوان دانشجوي فعال، بورسيه شدم و به دانشگاه انگليسي - سوري جامعه المأمون سوريه رفتم. آن زمان دانشجوي ترم آخر کارشناسي در رشته مهندسي کامپيوتر نرمافزار بودم. يکي ديگر از همکلاسيهاي من نيز براي اين بورسيه اقدام کرده بود که قبول نشد، ولي ما با هم ازدواج کرديم و او همراهم آمد. وقتي در سال 90 برگشتيم، شرکت را با همکاري همسرم تاسيس کردم.
چرا در حال حاضر در حالت عدم فعاليت هستيد؟
ببينيد، شرکت به اسم ما دو نفر است. همسرم رئيس هيئت مديره است و من هم مديرعامل شرکت هستم. هر وقت در شرکت پروژهاي را تعريف ميکنيم، براي انجام آن، تيم خود را استخدام ميکنيم و بعد از اتمام پروژه نيز با اين افراد همکاري نداريم و بنابر پروژه جديد و نيازهايمان، تيم تازهاي ميسازيم. به همين دليل در مقاطعي در حالت عدم فعاليت قرار ميگيريم تا پروژه جديد تعريف شود و تيم شکل بگيرد. البته اساسا شرکتهاي دانشبنيان که کوچک و ايدهمحور هستند، مثل ما خانوادگي اداره ميشوند و به جاي اينکه سرمايهشان را خرج استخدام نيروي ثابت و اجاره دفتر کنند، به اين سمت ميروند که امور شرکت را به صورت خانوادگي انجام دهند و در پارکها مستقر شوند که هم از ماليات معاف باشند و هم دفتر داشته باشند.
سرمايه اوليه آغاز کار خود را از کجا به دست آورديد؟
هزينه ثبت شرکت صد هزار تومان بود که خودمان پرداخت کرديم. موضوع بعدي تخصص بود که خودمان داشتيم و آزمون و خطا و کسب تجربه را در شرکت خودمان انجام داديم. زماني که محصول ميخواست وارد بازار شود، نياز جدي به سرمايه پيدا کرديم. بنابراين وارد پارک شديم و از وامهاي آن استفاده کرديم. در ابتدا يک وام پنج ميليون توماني گرفتيم و بعد هم وامي 25ميليون توماني براي تجاريسازي محصول خود دريافت کرديم.
شما از همکاري با نهادهايي چون دادگستري و آموزش و پرورش صحبت کرديد. چطور توانستيد اعتماد اين نهادها را به کار خود جلب کنيد؟
اتفاقا يکي از مشکلات شرکتهاي دانشبنيان نوپا اين است که ارگانها نميتوانند به آنها اعتماد کنند، چون بعضا حتي آدرس مشخصي براي دفتر کار خود ندارند. يکي از مصائب ما که نميتوانستيم با اينها پاي قرارداد برويم، همين بود. از طرفي هم ما جوان بوديم و معمولا به مديرعاملهاي جوان اعتماد نميشود. با مشاورهاي پارک که در اين زمينه صحبت کرديم، پيشنهاد دادند در جلسات خود، شخصي با سن و سال بيشتر را هم به همراه داشته باشيم. ولي در همکاري با ارگانها و نهادهاي مختلف، پارک خيلي کمککننده بود. ما با بانکها خيلي کار کرديم. مثلا ما را به بانک سينا معرفي ميکردند و ميگفتند کارمان از طرف پارک مورد تاييد است. اين ميشد که تازه اجازه ورود به جلسات را پيدا ميکرديم و شايد از اين جلسات، تنها پنج درصدشان به مرحله عقد قرارداد ميرسيد. از سويي ديگر به دليل وجود نداشتن قوانين مالکيت فکري و کپيرايت در کشور، ما با مشکلات بسياري مواجه شديم. مثلا با وجود آنکه ايده اصلي پروژهاي متعلق به ما بود، شرکت ديگري که از نظر مالي توان بيشتري داشت، وارد پارک شد و همان ايده ما را انجام داد. ما بارها به پارک گفتيم به عنوان مجري اجازه ندهيد اين کار را انجام دهند، اما اين اتفاق نيفتاد و با اينکه براي کارمان مشتري داشتيم، پروژه کنسل شد.
شما مشکلات و سختيهاي شرکتهاي دانشبنيان را چه ميدانيد؟
ببينيد کساني که شرکتهاي دانشبنيان تاسيس ميکنند، عمدتا افرادي جوان و کمسن و سال هستند. اتفاقا بايد هم جوان باشند، چون در همين سن و سال است که آدمها ريسکپذيري بالايي دارند، مثلا خود من 50 ميليون تومان سرمايه شخصيام را وارد کار کردم و وام هم گرفتهام، ولي شرکت در حال عدم فعاليت به سر ميبرد و من نزديک به صد ميليون تومان زير بار قرض هستم. اينها به دليل آن است که جوان و ريسکپذير بودم. ولي همانطور که پيشتر نيز گفتم، کمتر به جوانها اعتماد ميشود. از سويي ديگر ما يک تيم مهندسي بوديم و در جمعمان متخصص بازارياب نداشتيم و حيطه تخصصيمان نبود. همين باعث ميشد در بخش فروش محصولات به مشکل بربخوريم. از طرفي ديگر ضعف مالي در اين شرکتها سبب ميشود که هر فرد چند مسئوليت داشته باشد. مثلا من علاوه بر اينکه مديرعامل هستم، مديريت منابع انساني و مديريت مالي را هم بر عهده دارم. اين عملکرد چند بعدي بسيار سخت است و انرژي فراواني ميگيرد. نيروهاي جوان خلاق هستند، ولي اين کافي نيست. داشتن روابط بسيار موثر و مهم است. مثلا همين شرکتي که ايده ما را انجام داد، با روابطش کار را پيش برد. آنها هنوز محصول را نداشتند، ولي آن را فروخته بودند.
و حرف آخر؟
مشکل اينجاست که با وجود اينکه شش سال است به صورت جدي در اين حوزه فعاليت کردهام، هيچ سابقه و مدرکي از اين سالها ندارم. ما سابقه بيمه نداشتهايم. سال 93 مجوز دانشبنيان شدن شرکت را دريافت کردهايم، اما همين اواخر که براي دريافت گواهي رفتم، آن را به من ندادند. در حال حاضر من هيچ مدرکي براي اثبات سالها فعاليتم ندارم و اين مشکل بزرگي است که افراد شاغل در شرکتهاي دانشبنيان ديگر نيز با آن درگير هستند.