پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان: خاقاني شرواني از جمله شاعراني است که مطالعات بسيار زيادي در زمينه دانشهاي گوناگون و معارف بشري داشته و بسياري از اين اطلاعات را نيز در آثار خود - بهويژه ديوان- انعکاس داده است؛ آنچنان که استاد بديعالزمان فروزانفر ميگويد: «تسلط بر خاقاني، يعني تسلط بر حدود 90 درصد مضاميني که شاعران مختلف در ادبيات فارسي از آنها استفاده کردهاند.» اين سخن بدان معناست که براي فهم ديوان خاقاني نياز به مطالعات بسيار بالايي است. خاقاني از يک سو سبک شعري پيچيدهاي دارد و شعر او نيز از همين رهگذر دشوار است. اما يکي از دلايل اصلي دشواري شعر او به اين برميگردد که اطلاعات وسيع خود را در زمينههاي گوناگون علمي در شعرهايش باز ميگويد؛ به گونهاي که براي فهم بسياري از ابيات ديوان او لازم است که به تخصصيترين کتابها و منابع علمي مراجعه شود.
يکي از علومي که خاقاني در شعر خود بسيار زياد از آن بهره برده است، دانش پزشکي است. خاقاني بسياري از کتابهاي تخصصي دانش پزشکي کهن را دقيق مطالعه کرده بود و گاهي ريزترين نکتههاي اين دانش را در شعر خود بيان ميکرد. اين اشارات ظريف، زماني که با سبک فني بيان خاقاني نيز آميخته ميشود، فهم شعر او را با دشواري بسيار مواجه ميکند. شايد با صراحت بتوان گفت که نوع استفاده خاقاني از اصطلاحات پزشکي، هم از لحاظ گستردگي و تنوع و هم از لحاط فني و تخصصي بودن، در کل شعر فارسي بينظير است.
به گفته استاد منوچهر مرتضوي، اگر قرار باشد درباره اوضاع و احوال اجتماعي در قرن ششم، اطلاعات دقيق و درستي به دست آوريم، ديوان خاقاني شرواني يکي از مهمترين منابع در اين زمينه خواهد بود. بر همين اساس حتي ميتوان براي آگاهي از نوع بيماريها و نحوه درمانهايي که در آن روزگار استفاده ميشده، ديوان خاقاني را منبعي مورد اعتماد دانست. در مورد نگرشهاي طبي در ديوان خاقاني تاکنون مقالات بسيار و رسالههاي دانشگاهي فراواني در داخل و خارج از ايران نوشته شده است. يکي از اين کتابها «پنج نوش سلامت» از دکتر عباس ماهيار است. عليايحال اينکه خاقاني در بيان مضامين شعري و انديشههاي خود از آگاهيهاي پزشکي سود جسته و آنها را به شکل شاعرانه بيان کرده است؛ آگاهيهايي که از رهگذر مطالعات بسيار او حاصل شده است. بنابراين براي فهم برخي از نکات خاص طبي روزگار او، به ديوانش سر ميزنيم و با برخي از گياهان دارويي خاص که به آنها اشاراتي در ديوان خاقاني شده، آشنا ميشويم.
1-قطران
مادهاي سياهرنگ و صمغ مانند است و خواص پزشکي هم دارد. در گذشته اعتقاد داشتهاند که قطران باعث جلوگيري از بارداري است و انقطاع نسل را در پي دارد.
ز قطران شب و کافور روزم حاصل اين آمد
که از نمديده کافوري و از غم جامهقطراني
اگر کافور با قطران ره زادن فرو بندد
مرا کافور و قطران زاد داغ و درد پنهاني
در اين بيت شب به خاطر سياهي به قطران مانند شده و خاقاني معتقد است که اگر قطران راه زادن را فرو ميبندد، براي من مدام درد و داغ ميزايد. (يعني شب که مثل قطران است، باعث درد و داغ من است.)
2-لسانالحمل
لسانالحمل يا داروي بره، يکي از داروهايي بوده که در گذشته براي رفع اطلاق (رواني بيش از حد شکم) از آن استفاده ميشده است.
ريزش سوهان اوست داروي اطلاق از آنک
هست لسانالحمل صورت سوهان او
3-گشنیز
يکي از مهمترين کاربردهاي گشنيز گويا اين بوده که آن را با شير مادر ميآميختهاند و براي درمان درد چشم از آن بهره ميبردهاند.
بهر دفع چشمدرد رهروان زآب و گياش
شير مادر دختر و گشنيز بستان ديدهاند
4-ناردانه یا ناردان
گياهي حبهاي و سرخرنگ است و در گذشته مهمترين کاربردش اين بوده که براي خنکي جگر از آن استفاده ميشده است.
گو درد دل قوي شو و گو تاب دل فزاي
زاين گلشکر مجوي و از آن ناردان مخواه
5-ریوند
ريوند گياهي بوده که براي گرمازدگي کاربرد فراواني داشته و نوع چيني آن گويا مرغوبتر بوده است.
قرصه شمس شود قرصه ريوند از مشک
بهر تفته جگران کآفت گرما بينند
در اين بيت خاقاني راهروان مکه را آنچنان مشتاق نشان ميدهد که ميگويد: قرص خورشيد که گرماي بسيار دارد، براي اين زائران در حکم ريوند، خاصيت خنککنندگي دارد.
6-دِرَمنه
گياهي بسيار تلخ است که شيره آن را ميگرفته و در مداواي برخي امراض از آن استفاده ميکردهاند؛ تلخي اين گياه بسيار مشهور بوده است.
نه دمنه چون اسد نه درمنه چو سنبله است
هر چند نام بيهده کانا برافکند
خاقاني ميگويد: آنچنان که دمنه (شغالي در کتاب «کليله و دمنه») مانند شير نيست، خاصيت سنبله نيز با درمنه فرق دارد.
7-پلنگمشک
پلنگمشک، گياهي لکهلکه بوده و يکي از مهمترين خواص آن، براي ساختن عطر و عود بوده است. در بسياري از شعرها در کنار مشک ختن از آن نام برده شده است.
عطر کنند از پلنگمشک به بغداد
وآهوي مشک آيد از فضاي سپاهان
اين بيت در ستايش شهر اصفهان سروده شده و خاقاني گويد: همچنانکه در بغداد با پلنگمشک عطر ميسازند، هوا و فضاي اصفهان، خودبهخود عطر توليد ميکند.
8-بذر قطونا
اين گياه خواص دارويي بسيار داشته و براي سوزش دستگاه گوارش به کار ميرفته و با گلاب هم که آن را ميآميختند، سردرد را کم ميکرده است. يکي از ويژگيهاي مهم اين گياه سمي بودن آن و در عين حال جنبه درمانياش است.
تو بذر قطونا شدي اي شهره شهر
بيرون همه ترياک و درون سو همه اي زهر
در اين بيت خاقاني مخاطب خود را به بذر قطونا تشبيه ميکند که ظاهري آراسته و خوب و باطني کشنده و ترسناک دارد.
9-صبر سقوطری
صبر در اصل نام گياهي بسيار تلخ است و کلمه صبر در زبان عربي که به معني شکيبايي نيز هست، با اين واژه در پيوند است. برخي هم صبر را صمغي بسيار تلخ دانستهاند. صبر براي درمان معده به کار ميرفته و انواع مختلفي داشته است. صبر سقوطري (نام جزيرهاي) از شهرت بسيار برخوردار بوده است. گويا صبر سقوطري براي افزايش ميل جنسي نيز کاربرد داشته که خاقاني در اين بيت به آن اشاره دارد.
روي بهي کجا بود مرد زحير را که خود
وقت سقوط قوتش صبر خورد سقوطري
10-عودالصلیب
يکي از گياهاني است که براي مداواي بيماران روحي و رواني کاربرد داشته و گويا به شکل صليب از گردن بيمار ميآويختهاند و بر همين اساس در ديوان خاقاني در بسياري از موارد با صليب عيسي هم مقايسه شده است.
دهر پير بوالفضول است امّ صبيان يافته
کز نبات فکر او عودالصليبش يافتم
خاقاني روزگار را بيماري رواني (امصبيان) ميداند که با انديشه ممدوح (اقضي القضات)، که به ملاقات او آمده، عودالصليبي براي آن يافته است.
منبع: «ماهنامه سرآمد»