پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان: انتشار 251 مقاله علمی، ارائه بیش از 130 مقاله در کنفرانسهای داخلی و خارجی و سرپرستی بیش از 100 دانشجو برای نگارش رسالههای دکتری و کارشناسی ارشد، تنها گوشهای از موفقیتهای پروفسور افسانه صفوی، متخصص شیمی دانشگاه شیراز است که در سال 2012 توانست بهعنوان یکی از دانشمندان برتر جهان نام خود را سر زبانها بیندازد. حجم بالای مقالاتی که این بانوی دانشمند تاکنون منتشر کرده، نشان از اهمیتی دارد که برای مقاله بهعنوان کارنامه فعالیتهای پژوهشی قائل است. با این حال معتقد است که کیفیت را نباید فدای کمیت کرد. در ادامه خلاصهای از گپ و گفت ما با این دانشمند برجسته را بهعنوان پرمقالهترین دانشمند زن كشورهای جهان سوم میخوانید.
برای نخبه شدن همین که هوش و استعداد داشته باشیم و آیکیوی ما بالاتر از حد معینی باشد، کافی است؟
تعریفی که من از نخبه دارم، کسی است که از هوش و استعداد بالایی برخوردار است، ولی در کنارش تلاش و پشتکار لازم را هم برای حل مشکلات دارد و از امکاناتی که در دسترسش است، برای فرصتسازی استفاده میکند. به نظر من برای نخبه شدن علاوه بر هوش، فاکتورهای دیگری از جمله صرف وقت، هماهنگی، ازخودگذشتگی، تعامل، تحمل و تامل لازم است، ولی باید روی این نکته هم تاکید کنم که همه توان نخبه شدن ندارند. یعنی هر کسی با هر آیکیو و توان ذهنی نمیتواند نخبه شود. پس هوش و استعداد لازم است، ولی در کنارش پشتکار و صرف وقت هم لازم است.
با این تعریف فکر میکنید که اساسا مکانیسمی تحت عنوان نخبهپروری ممکن باشد؟
فکر میکنم میشود و امکان نخبهپروری هست، ولی احتیاج به یکسری زیرساخت دارد و باید امکانات ویژهای برای این کار در نظر گرفت. برای پروش نخبه ما به سرمایهگذاری کلان احتیاج داریم که یکسری افراد باهوش را به سمت نخبگی هدایت کنیم.
فکر میکنید چنین امکان و شرایطی در حال حاضر در کشور و در نظام آموزشی ما وجود دارد؟
نمیگویم که صددرصد وجود ندارد، اما بههرحال این کار امکانات ویژه میخواهد؛ هم سرمایهگذاری فکری و هم سرمایهگذاری مادی که اگر انجام شود، میتوانیم همه دانشگاهها و مراکز علمیمان را بهعنوان محلهایی برای نخبهپروری در نظر داشته باشیم. اما تا وقتی این امکانات ویژه فراهم نشود، فکر نمیکنم در این حوزه به موفقیت چندانی برسیم. منظورم از امکانات هم امکانات علمی و پژوهشی است که فراهم کردنشان برنامهریزی کلان و سرمایهگذاری میخواهد.
فکر میکنید همین نبود یا کمبود امکانات است که باعث شده در طی سالهای اخیر خیلی از دانشجویان دورههای ارشد و دکترا را به مهاجرت از ایران وادارد؟ چه چیز خارج تا این حد برای دانشجوی ایرانی، بهخصوص دانشجوی علوم پایه که شما با آنها سروکار دارید، جذاب است؟
همینطور که میفرمایید، بچهها عمدتا دنبال امکانات تحقیقاتی هستند و از طرف دیگر بهخصوص در سالهای اخیر جوانها بهشدت دغدغه شغلی دارند و اینطور به نظر میرسد که در خارج از ایران امکان پیدا کردن شغل در زمینه تخصصی خودشان برای دانشجوها فراهمتر است. یک دلیل مهم دیگر که باعث میشود دانشجوها برای مهاجرت از ایران تمایل داشته باشند، مسائل مالی است. چون ما عمدتا نمیتوانیم دانشجویمان را اغنا کنیم. متاسفانه دست منِ استاد برای حمایت از دانشجویم بسته است و گرانتی برای ساپورت و حمایت از دانشجو ندارم. در حال حاضر میبینم که خیلی از دانشجوها در مضیقه مالی هستند. خیلیها متاهلاند و بچه دارند و... و میبینیم که زندگی بسیار سختی را میگذرانند، جوری که مجبورند در کنار تحصیل، کار خارج دانشگاه را هم داشته باشند و این مسئله قطعا باعث رکود علمی دانشجو میشود.
رشته شما بهعنوان یکی از علوم پایهای در بسیاری از صنایع کاربرد دارد و درواقع صنعتی نیست که به نوعی نشود آن را به شیمی مربوط کرد. این مسئله به خودی خود نشان میدهد که ارتباط میان دانشگاه و صنایع در این حوزه، بهخصوص باید ارتباطی تنگاتنگ و قوی باشد. آیا در حال حاضر چنین شرایطی در کشور ما وجود دارد؟
متاسفانه ما تا الان شاهد تعامل قوی بین دانشگاه و صنعت نبودیم. اغلب صنایع ارانددی قوی ندارند و متخصصانی که وارد صنعت میشوند، دوست دارند همان راه کلاسیک خودشان را پی بگیرند و از آن طرف هم دانشگاه کار خودش را میکند. دانشگاه منتظر صنعت است که احتیاجاتش را مطرح کند و صنعت هم منتظر دانشگاه است که قدم جلو بگذارد. من شخصا به اتفاق یکسری از همکارانم در دانشگاه شیراز سعی کردیم این ارتباط میان دانشگاه و صنعت را قویتر کنیم. وارد صنعت شدیم، تماس گرفتیم و بازدید کردیم و... اما آخر به این نتیجه رسیدیم که صاحبان صنایع ترجیح میدهند همان روشهای کلاسیک را جلو بروند تا اینکه بخواهند گرانت بگذارند و روی روشهای جدید سرمایهگذاری کنند و مشکل اصلی که باعث میشود تحقیقاتمان کاربردی نشود، درست همین مشکل است. ما بهعنوان جامعه دانشگاهی مشکلات صنایع را نمیدانیم و به همین خاطر نمیتوانیم در زمینه صنعت تحقیقاتی انجام دهیم که صنعتمان را به مراحل بالاتر سوق دهد.
صرف نظر از این قضیه وضعیت پژوهشیمان در عرصه شیمی قابل رقابت با دنیا هست؟
بله، خوشبختانه پیشرفت بسیار خوبی در این حوزه داشتیم و من شاهد هستم که پژوهشهایی که در ایران انجام میشود، همردیف با پژوهشهایی است که در مهدهای دانش دنیا صورت میگیرد، ولی واقعا امیدوارم که امکانات بیشتری در اختیارمان قرار گیرد. در حال حاضر ما اصلا مشکل نیروی متخصص یا نیروی انسانی نداریم، بلکه مهمترین معضلمان نبود امکانات و دستگاهها و کمبود امکانات و ابزار آزمایشگاهی است.
خانم دکتر! شما دوره دکتریتان را در انگلستان گذراندید و در این کشور فرصت شغلی خوبی داشتید، اما چطور شد که بلافاصله بعد از پایان دوره دکترا به ایران بازگشتید؟ طی این 30 سال گذشته هیچوقت برایتان پیش نیامده که به دلیل کمبود امکانات و... از انتخابی که کردید، پشیمان شوید.
صرفا و حقیقتا عشق به وطن و علاقهای که برای خدمت به جوانان داشتم، باعث شد که همراه همسرم به ایران برگردم. زمانی که من از دانشگاه بیرمنگام فارغالتحصیل شدم، زمان جنگ بود و از انگلستان به ایران هفتهای یک پرواز بیشتر وجود نداشت و من این دوشنبه از تزم دفاع کردم و دوشنبه بعد یعنی در اولین فرصت در ایران بودم. یعنی آنقدر مشتاق بودم به ایران برگردم که حتی بیش از یک هفته هم بعد از پایان دوره دکترا در انگلستان نماندم. با وجود اینکه شرایط ایران را میدانستم و میدانستم که ممکن است با تعطیلی دانشگاهها مواجه شوم و با وجود اینکه در انگلیس پیشنهاد کار و موقعیتی هم داشتم، ولی نماندم. وجدانا هرگز در این سالها از اینکه به ایران برگشتم و دارم به نسل جوان کشورم خدمت میکنم، پشیمان نیستم.
اگر امکان تحصیل در یک کشور خارجی برای دانشجوی شما فراهم باشد، این توصیه را به او میکنید که همین مسیری را طی کند که شما رفتید؟
بله، من رفتن از ایران بهطور موقت برای فرصتهای مطالعاتی و گذراندن یکسری دورهها را به دانشجوهایم توصیه میکنم. میدانید که دانشجویان دوره دکترا اجازه دارند که فرصت مطالعاتی 6 تا 9 ماه در خارج از کشور داشته باشند. رفتن از ایران برای دانشجوها خوب است، به چند علت؛ بچهها با فضاهای علمی و تحقیقات متفاوت و گروههای دیگر تحقیقاتی آشنا میشوند و این باعث میشود که به خودباوری برسند. من حداقل در میان دانشجویان خودم میبینم که بعد از گذراندن این دورهها به این خودباوری رسیدهاند که ما در ایران در زمینه تحقیقات از دنیا عقب نیستیم. دانشجو میرود و میبیند که پژوهشهایی که در ایران در حال انجام است، دست کمی از کارها و پژوهشهای کشورهای خیلی پیشرفته دنیا ندارد و بههرحال خیلی خوب است که دانشجوی ایرانی از نزدیک امکان آشنایی با امکانات و سیستم آموزشی و پژوهشی روز دنیا را داشته باشد.
شما یکی از پرمقالهترین اساتید دانشگاه در ایران هستید. چرا اینقدر به مقاله و نگارش مقاله اهمیت میدهید؟
مقاله خیلی مهم است، چون نتیجه پژوهشهایی را که یک فرد انجام داده است، منعکس میکند و همانطور که میدانید، پژوهش زیربنای پیشرفت و توسعه کشور است. البته در سالهای گذشته نگاه ما به مقالات کمی شده بود، درحالیکه در حوزه علم و فناوری باید نگاه کیفی حاکم باشد نه کمی. اصلا نیاز مملکت هم این است که تحقیقات علمی به سمت و سوی نیاز کشور برود، پس مقالهای ارزشمند است که بتواند نیاز کشور را برطرف کند. در این مدت ما حداقل در دانشگاه خودمان سعی کردیم که این نگاه کمی به مقاله را از بین ببریم و کیفیت را در نظر بگیریم.
در این زمینه مهمترین توصیهای که به دانشجوها دارید، چیست؟
اینکه خودباوری و صداقت داشته باشند، در تحقیقاتشان کپیبرداری و موازیکاری نکنند و همیشه صداقت در کار را در نظر داشته باشند.
منبع: «ماهنامه سرآمد»