به جز توليدکنندگان، عامه مردم برای مشاهده تحولات اقتصادی در کشور چشم به تحولات سياسي دوختهاند. اما در اين ميان شايد نقطه مغفول، توليد داخل و حمايت از آن باشد؛ تصميمي که در بلندمدت بيشک نسلهاي بعدي را در زمره جوامع توسعهيافته قرار خواهد داد.
پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان: طي سالهاي اخير شنيدن از اقتصاد و شرايط مربوط به آن براي اکثر ما امري متداول شده است. گويي به دنبال اين هستيم تا کورسويي از اميد بيابيم که به قول عامه بازاريان، بازار تکاني بخورد. بازاري که چند سالي ميشود تحريمها نبضش را کند کردهاند و به جز توليدکنندگان، عامه مردم چشم به تحولات سياسي بستهاند. اما در اين ميان شايد نقطه مغفول، توليد داخل و حمايت از آن باشد؛ تصميمي که در بلندمدت بيشک نسلهاي بعدي را در زمره جوامع توسعهيافته قرار خواهد داد. براي رسيدن به پاسخ اينکه چطور به اين آرمان دست بيابيم، پاي صحبتهاي سه توليدکننده دانشبنيان نشستهايم که در ادامه ميخوانيد.
اهمیت اعتمادسازی برای مشتری
پارستکرخ، شرکتي دانشبنيان است که مديرعاملي آن را مهدي ميراحمدي بهعهده دارد؛ شرکتي نوپا که تنها سه سال از تولدش ميگذرد و در زمينه توليد محصولات زيستفناورانه، گياهان دارويي و داروهاي گياهي فعاليت ميکند. اين شرکت در مشهد واقع شده و محصولات شناختهشده بازار مربوط به خود و محصولات جديد و بيرقيب در اين بازار را توليد و عرضه ميکند؛ محصولاتي که به گفته مديرعامل شرکت همتراز با نمونههاي خارجي آن است و در زمينه محصولات جديد نيز باکيفيت ظاهر شده است. محصولات ضدعفونيکننده پرمصرف و شناختهشده که نياز به تبليغات نيز ندارند و با برندهاي مختلف در بازار وجود دارند، يکي از توليدات اين شرکت است. اسپري تحتفشار براي استريل درمانگاهها و بيمارستانها و اسپري ضدقارچ و ضدباکتري دو محصول جديد و بدون نمونه مشابه خارجي پارستکرخ هستند. البته اين شرکت محصول جديد ديگري را بهزودي وارد بازار ميکند تا جوابگوي مشکلي باشد که چند سالي ميشود در حواشي مشهد در فصول بازگشايي مدارس گاهي حالت بحران به خود ميگيرد؛ اسپري ضدشپش که طي سالهاي اخير ميزان داروهاي وارداتي جوابگوي آن نبوده و به گفته ميراحمدي گاهي اين کمبود سبب شده از خمير دندان استفاده شود.
به رسم بازار تجارت، پارستکرخ نيز به اهميت تبليغات پيبرده و به شيوههاي گوناگون سعي دارد محصولات خود را به مصرفکننده معرفي کند. اين شرکت به دليل داشتن محصولات مختلف براي طيفهاي گوناگون جامعه از راهکارها و شيوههاي مختلف براي تبليغات سود ميبرد. مديرعامل شرکت در اين رابطه ميگويد: «ما سعي کردهايم تبليغاتمان بهروز باشد و با زمانه پيش برويم. براي همين يکي از راههاي تبليغاتمان فضاي مجازي و بهرهگيري از شبکههاي اجتماعي است. البته به اين مسئله هم واقفيم که هنوز تبليغات چهرهبهچهره روشي جوابگوست. براي همين از شرايط، محافل، نمايشگاههاي مرتبت و... براي معرفي محصولاتمان استفاده ميکنيم تا مخاطبانمان اطلاعات کافي براي تبليغات چهرهبهچهره داشته باشند.» پارستکرخ محصولات شناختهشده خود را با قرارداد بستن با شرکتهاي پخش مويرگي و پخش عمده به دست مصرفکننده ميرساند. البته اين شرکت از سايت نيز در راستاي جذب مشتري و تبليغات محصولاتش استفاده ميکند. ميراحمدي تبليغات يکسري از محصولات شرکت را پروسهاي دقيق و نيازمند به زمانبندي ميخواند. «برخي محصولات پزشکي نياز به اين دارند که ويزيتورها، پزشکان و داروخانههاي مختلف را شناسايي کنند و براساس تخصص پزشکان محصولات را به آنها معرفي کنند. نقص در هر يک از اين چرخه سبب ميشود کار ناتمام و ابتر باقي بماند. اين شرکت به دليل نوپا بودن هنوز نتوانسته بهطور جامع و کامل مخاطبان بازار خود را شناسايي کند و از طريق شبکههاي مجازي تبليغات خود را پوشش بدهد.
البته اين مورد جزو برنامههاي اولويتدار اين شرکت است. ميراحمدي هم همانند ديگر توليدکنندگان داخلي حمايت دولت را تاثيرگذار ميداند و ميگويد: «قطعا دولت ميتواند حمايتها و کمکهاي زيادي داشته باشد. حدود يک سال و نيم پيش ما تسهيلاتي را تقاضا داشتيم، قولهايي داده شد و همين چند وقت پيش يکسوم آن به دست ما رسيد، درحاليکه روزشمار پرداخت ما از روزي که قول داده بودند، حساب شده است. اينها درواقع دردهاي مشترکي است که با هرکسي که کار توليد انجام ميدهد صحبت کنيد، از آن خواهد گفت. دو سال پيش در جشنواره شيخبهايي طرحي را ارائه داديم که مقام اول را کسب کرد؛ محصول فوقالعادهاي که در صنايع نفت و گاز، صنايع آرايشي-بهداشتي، صنايع غذايي و توليد نان کاربرد داشت.
حتي در صنايع دارويي نيز ميتوان از آن استفاده کرد؛ محصولي دوستدار طبيعت و حافظ محيط زيست. نهتنها جوايزمان را ندادند، بلکه قرار شد تسهيلات چهار درصدي به ما اختصاص بيابد، که تاکنون از آن خبري نيست.» رسانهها در همه جاي دنيا کانالي براي ارتباط با مصرفکننده هستند، اما ميراحمدي چنين اعتقادي به رسانههاي داخلي ندارد و ميگويد: «قبل از اينکه به بحث رسانه بپردازيم، بايد به بحث مخاطب رسانه بپردازيم. رسانههاي ما چقدر مخاطب دارد؟ زماني که مخاطب کم است، نميتوان انتظار داشت که اين رسانهها کارايي بالايي داشته باشند. گروهي آنقدر دچار روزمرگي و دوندگيهاي زندگي هستند که متاسفانه فرصتِ زمان گذاشتن براي رسانهها را ندارند. گروهي هم که چنين زماني را صرف ميکنند، خيلي مخاطب رسانههاي موجود نيستند. در جامعه ما عواملي چون کيفيت کاغذ، داشتن يا نداشتن نسخه الکترونيک و... زنجيروار در موفقيت يا عدم موفقيت رسانه دخيل هستند. واقعيت اين است که امروزه با چاپ يک مجله نفيس نميتوان بهتنهايي تاثيرگذار بود، چون آدمهاي امروز جنسشان فرق کرده است با 10 سال پيش، يا حتي پنج سال گذشته. نوع برخورد آنها و اينکه مايلاند اطلاعاتشان را از کجا به دست بياورند، متفاوت شده است. خود من پنج، شش سال پيش تعدادي روزنامه ميخريدم. اما الان عضو چند کانال هستم و مسائل و اخبار را از آنها پيگيري ميکنم.
تبليغات را هم از همين طريق دريافت ميکنم.» ميراحمدي مصرفکننده را آخرين هدف هر توليدکنندهاي و تاثير حمايت اين قشر را انکارناپذير ميداند و ميگويد:«بحث اصلي فرهنگ است. در حال حاضر بزرگترين مسئلهاي که با آن روبهرو هستيم، البته بعد از بحران آب که البته بحران آب نيز ريشه در فرهنگ دارد، همان فرهنگ است. برخي رويکردها که در جامعه ما اتفاق ميافتد، مشخص نيست فرصت است يا تهديد. وابسته شدهاند به دنياي مجازي و از آن سوءاستفاده ميکنند. در حال حاضر در اين شرايط ميتوان متوجه شد نگاه جامعه به کدام سمت است و به چه اهميت ميدهند و با شناخت اينها ميتوان خود را در اين مسير قرار داد و ديده شد. مردم بايد اعتماد کنند. عدم اعتماد آنها دلايل زيادي دارد. زماني که من کارمند از کارم کم ميگذارم، احساس ميکنم همه آدمها نيز کمکاري و کمفروشي دارند و براي همين فضاي بياعتمادي ايجاد ميشود و به همه جا سرايت ميکند و درنتيجه به محصولات ديگر کشورها اعتماد ميکنيم. باورهاي اشتباهي هم داريم. تا فرهنگسازي شود و باورها تغيير کند، زمان زيادي ميطلبد. البته بايد مردم اعتماد کنند و توليدکنندگان هم جواب اعتماد آنها را بدهند.»
حمایت بیشتری میخواهیم
فناوري آنتنهاي کارن شرکت دانشبنيان ديگري است که در زمينه کابلها، آنتنهاي گيرنده، شاسي استارت، ريموت و... فعاليت ميکند و چهار سالي ميشود که در کرج روي پا ايستاده است. محسن کابلي، مديرعامل اين شرکت، ميگويد: «ما در زمينه مخابرات فعاليت ميکنيم و دو حوزه را پوشش ميدهيم؛ حوزه اول نظامي است و مشتريان مشخصي دارد. بعد از اينکه با شرکت قرارداد ميبندند، شرکت موظف به ارائه خدمات به آنها ميشود. در اين زمينه رقابت خاصي وجود ندارد، چون تنها شرکتهاي مخابراتي خاص در اين عرصه فعاليت ميکنند. اما حوزه بعدي که غيرنظامي است، مشترياش شرکتهاي بزرگ و اپراتورهاي مخابراتي کشور هستند، ايرانسل، رايتل، همراه اول و...» به اعتقاد مديرعامل شرکت، تبليغات در اين عرصه کارگشا نيست و مسئله اصلي چيز ديگري است. او براي شفافيت مسئله ادامه ميدهد: «مشکل اصلي که ما دچار آن هستيم، عدم رغبت خريد شرکتهاي مخاطب از محصولات داخلي است.
سوءظني که از قبل بوده و گاهي به مشکلاتي که از گذشته از طرف توليدکنندگان وجود داشته، برميگردد، البته مشکلاتي که توليدکنندگان بهطور صددرصد مسبب آن نبودند.» مديرعامل فناوري آنتنهاي کارن قبل از ثبت شرکت 10سال سابقه فعاليت در شرکتهاي بزرگ را دارد و بر اساس تجربهاش دليل اين سوءظن را اينگونه بازگو ميکند: «در گذشته مشتري اصراري بر خريد محصول باکيفيت نداشت و در مقابل هم گاهي توليدکننده به دليل همين بيتوجهي يا کمدقتي مشتري در جاهايي شانه خالي ميکرد.» بيتجربه يا ناآگاه بودن حوزه بازرگاني شرکتها در اين روزگار جاي تاسف دارد. آنها بيشتر مواقع براي راحتي کار خود يا به هر دليل ديگر ترجيح ميدهند از اجناس خارجي که امروزه نيز بيشتر به محصولات کرهاي و چيني محدود ميشوند، خريد کنند. همين مسئله باعث شده در پروژههاي بزرگ پاي اين شرکتها باز شود و با ترفندهاي اساسي پروژه را به نام خود ثبت کنند و دست توليدکننده داخلي را خالي بگذارند. کابلي ميگويد: «سازمان تنظيم قرارداد که بايد در اين زمينه حرفهاي عمل کند، تنها به نامهنگاريهاي غيرمفيد بسنده کرده که بيشتر باعث سردرگمي شده است. ما نياز به تبليغ نداريم. ما محصولي ساختهايم که در داخل تنها توليدکننده آن هستيم و در دنيا هم سه شرکت از آن توليد ميکنند. ولي حاضر نيستند حمايت کنند.
350 ميليون هزينه کردهايم و از نظر مالي هم تحت فشاريم. روابط خوبي داريم، کلا طردمان نميکنند، اما متاسفانه وقتي پروژه بالاي سه، چهار ميليارد ميرود، همه قلقلکشان ميآيد. در هر پروژه ما اعلام ميکنيم که در فازهاي اول 20 تا30 درصد از محصولات خارجي خريد انجام شود و بقيه را شرکتهاي داخلي با مشارکت هم تامين کنند. اما هيچ فايدهاي ندارد. در حوزه فعاليت ما بازاريابي خيلي معنيدار نيست. تبليغات بيفايده است. ما بيشتر حمايت ميخواهيم.» مشکل بيشتر اين شرکتها بازاريابي داخلي است، چون تمايلي براي خريد محصولات نيست. کابلي ميگويد: «ما وبسايتي داريم که در مقابل شرکتهاي قدر هم خوب ظاهر شده است.
دولت ميتواند بر اپراتورها نظارت کند و وزارت صنايع هم همچنين. البته اگر بخواهند. دولت ميتواند فراخوان بدهد و اپراتورها را در جلسهاي دور هم جمع و آنها را ملزم کند از محصولات باکيفيت داخلي استفاده کنند، نه الزامي که هرچه توليد شد، بخريد.» در مورد تاثير رسانهها در زمينه فرهنگسازي مصرف توليد داخلي کابلي ميگويد: «رسانهها بيتاثير نيستند و ميتوانند کارگشا باشند. محصولات داخلي بايد در رسانههاي ملي تبليغ شوند. مردم عامه، شرکتهاي بزرگ و... همگي مخاطبان رسانه هستند. بنابراين بيتاثير نخواهد بود. رسانهها هميشه در زمينه فرهنگسازي نقش پررنگي برعهده داشتهاند، اما اين مسير يکطرفه نيست. اينکه رسانه حضور داشته باشد و تبليغات انجام شود اما دولت حمايت نکند، بيفايده است. متاسفانه الان فقط دچار يک بروکراسي بيفايده هستيم، همين و بس.» ورود افراد ناآگاه و غيرمتخصص يکي از مشکلات و دردهاي توليدکنندگان داخلي است. کابلي از آشفتگي بازار نالان است و ميگويد: «شرکت محصولي دارد که ميتواند صددرصد آن را توليد کند، با کيفيت آمريکايي محصول مشابه و به قيمتي پايينتر از نمونه چيني آن. اما دريغ از حمايت. يکسري دلال وجود دارند که از چين وارد ميکنند، گرانتر هم ميفروشند. کسي در حوزه مخابرات بازرگاني ميکند که اصلا سررشتهاي از آن ندارد. ليسانس صنايع يا کشاورزي دارد و تنها چون چهار تا رابطه دارد، وارد بازار ميشود. بازاري آشفته است که با هر چيزي قيمتها بالا ميرود.
تنها منتظرند توليدکننده خارجي چيزي به آنها ديکته کند و اينها صحه بگذارند. توجيهشان هم اين است که من شرکت خدماتدهنده هستم. شرکت صفر تا صدش را انجام ميدهد و من هم پولم را از مشتري ميگيرم. يک وابستگي عميق.» برخي از توليدات دايره مصرفکنندگانشان محدود است و فناوري آنتنهاي کارن نيز از همين دست شرکتهاست. کابلي در اين زمينه ميگويد: «کار ما تخصصي است و تکنولوژيمحور. اينکه ما توانستهايم سرپا بمانيم، براي اين است که بخشي از فعاليتهايمان پروژهمحور بوده؛ پروژههايي که با بخشهاي نظامي انجام داديم. در زمينه محصولات غيرنظامي نيز ما تکنولوژيمحوري را مدنظر قرار ميدهيم و سعي داريم محصولاتي را توليد کنيم که نياز آينده اپراتور است. عمر بازارهاي مخابراتي محدود است و نهايت به پنج سال ميرسد.»
به سرمایهگذاری میانمدت نهادهای حمایتگر نیازمندیم
آرش شاتين شرکت دانشبنيان ديگري است با مديرعاملي عباس رحماني. اين شرکت طراح و توليدکننده تجهيزات نجات و سيستمهاي تعليق در ايران است که در استان مازندران 10 سالي است که سعي دارد در زمينه محصولات خود توليد داخل را تقويت کند. محصولات اين شرکت هم مصرف نظامي دارند و هم عمومي. رحماني ميگويد: «متاسفانه رويکرد کشورمان خريد قطعه است نه ساخت محصول. بهخصوص در صنايع نظامي و بيشتر در بخش صنايع هوايي.» مديرعامل آرش شاتين از تلاشهايشان براي فروش محصولاتشان ميگويد: «ما براي فروش محصولاتمان به بخش نظامي هم مشکلاتي داريم. براي هر محصول به تعداد زيادي سوال پاسخ ميدهيم؛ سوالاتي درباره استاندارد، کيفيت و... تا آنها را راضي به خريد کنيم. اين پروتکل را براي تمام نهادهاي مشابه ديگر هوايي، دريايي و زميني تکرار ميکنيم. اما براي فروش عمومي رويکرد کاملا متفاوت است. رحماني در زمينه حمايت از توليدکننده داخلي ضعفهايي را ميبيند و ميگويد: «متاسفانه صندوق نوآوري و نهادهاي حمايتگر اين ديد را ندارند که سرمايهگذاري کنند؛ سرمايهگذاريهاي حداقل پنجساله. بيشتر سرمايهگذاريهايي که انجام ميشود، يک تا دو سال است.
شرکتهايي موفق هستند که چندسالي خودشان کار کرده و به حدي از بلوغ رسيده و موفقيت نسبي کسب کردهاند و بعد مورد حمايت اين نهادها قرار گرفتهاند.» بيشتر توليدکنندگان داخلي بر اين عقيده هستند که اگر بخواهيم مثل کشورهاي پيشرفته از توليدات داخليمان حمايت کنيم، رويکرد پيشرو رويکرد مناسبي نيست. رحماني ميگويد: «حمايتهاي دولت يازدهم چشمگير بوده، اما کافي نيست براي رسيدن به رشد سريع اقتصادي. در حوزه اقتصاد بايد شرايطي مهيا شود که براي طرحهاي گرهگشا از کشور و قابل سرمايهگذاري فرصتي پنجساله تعلق بگيرد تا به نقطه بلوغ برسد.» توليدکنندگان بر اين عقيده هستند که عدمحمايت از آنها يعني تحميل فشار بيشتر به مصرفکننده. مديرعامل آرش شاتين در اين زمينه ميگويد: «زماني که توليدکننده مجبور است در طول يک سال تسهيلات هرچند کمبهره را بازپرداخت کند، بهناچار در تعداد کم توليد ميکند و با قيمت بالا ميفروشد و اين يعني فشار مضاعف به مشتري. از طرفي نيز بازار جهاني است و اجناس چيني هم بهراحتي در دسترس.
در اين شرايط مشتري سود خود را در خريد جنس چيني ميبيند و درنتيجه هم توليدکننده داخلي متضرر ميشود، هم خود مصرفکننده به دليل کيفيت پايين جنس وارداتي.» رمز موفقيت چينيها در قبضه بازار جهاني، توليد در تيراژ بالاست. البته محصولات باکيفيتي که به بازارهاي اروپايي صادر ميشود، نه محصولات دسته سوم بازارهاي آسيايي. اين رمز موفقيت ريشه در حمايتهايي دارد که در سياست اقتصادي اين کشور گنجانده شده است. رحماني ادامه ميدهد: «اصول رايج در اکثر کشورها به اين طريق است که اگر محصولي در داخل توليد ميشود، به نام انحصاري آن کشور ثبت ميشود. البته اين مختص کشورهاي بلوک شرق که کاملا دولتي هستند، نيست. بهعنوان مثال 20 سال پيش شرکتي مشابه شرکت ما در آمريکا احداث شد و دولتشان چنان از آن شرکت حمايت کرد که در حال حاضر با قيمتهاي گزاف محصولات خود را ميفروشد.
من در جلسه اخيري که داشتم، پيشنهاد دادم شرکت همان محصول را با همان کيفيت در اختيار شما قرار ميدهد، البته با همان قيمت. متاسفانه ديدگاه نهادينهشده اين است که توليد داخل بايد حتما ارزانتر باشد. اين توليد درست نيست، مخصوصا در نهادهاي نظامي. براي پاسخگويي به اين ديدگاه توليدکننده داخل هم کيفيت را پايين ميآورد تا با قيمت پيشنهادي، فروش برايش بهصرفه باشد.» دولتها هميشه و در طول تاريخ نقش تاثيرگذاري در اقتصاد جوامع بازي کردهاند و بعد از اين همه اين نقش را ايفا خواهند کرد. نقشي که اگر با دقت عمل بيشتري ايفا شود، ميتواند جوامع را به سمت توسعه و رفاه سوق دهد. رحماني در راستاي حمايتهاي دولتي از محصولات داخلي ميگويد: «متاسفانه راه دررو وجود دارد و هر فردي با کمي تجربه در بازار ميتواند به آنها پي ببرد. ما در بازار شاهديم که کالاهاي ممنوعه وارد و حتي به نهادهاي دولتي فروخته ميشود! منظور از دولت يک فرد نيست، بلکه مجموعه تشکيلدهنده آن است.
واقعا سوال اصلي من توليدکننده اين است که چرا کالاي ممنوعه بايد در کشور وجود داشته باشد، درحاليکه نمونه مشابه آن را من و خيلي از توليدکنندگان داخلي با مشقت فراوان توليد ميکنيم. به اعتقاد من، دولت بايد پيگرد و سختگيريهايش را نسبت به کالاهاي ممنوعه بيشتر کند و با مشاهده آنها قوانين سختگيرانه را نسبت به آنها اعمال کند. اين رويه ميتواند گامي رو به جلو در حمايت از توليدکننده داخلي باشد.» رحماني معتقد است حمايت واقعي دولتي وجود ندارد، چون توليدکننده فرصت رقابت ندارد. رحماني مي گويد: «بهترين حمايتي که انجام شده، اين بوده که تسهيلات کمبهره در يک بازه زماني دوساله به توليدکننده تعلق گرفته است؛ بازهاي که ريسک کردن را از توليدکننده سلب ميکند، درحاليکه ريسک کردن عامل مهمي در توسعه کشور است.
شرکت ما از سال 91 که استارت زدهايم، زير سيصدميليون بوده است. تا امروز نتوانستيم وارد پروژههاي ميلياردي شويم، درحاليکه کشور اين پتانسيل را دارد. منتظريم ببينيم دولت چطور ميخواهد حمايت کند. از طرفي ما توانايي توليد محصول را داريم و از طرف ديگر نهادها به اين محصولات نياز دارند و مسئله اصلي اين است که در اين ميان مهره مفقود پول است.» در تمام دنيا رسانهها نقش کليدي در اطلاعرساني در تمامي حوزهها دارند و شايد در معرفي محصولات داخلي کوتاهيهايي نيز از سمت رسانهها شده باشد. رحماني در اين زمينه ميگويد: «گاهي اوقات ما از رسانهها بهعنوان حربه استفاده ميکنيم. اگر رويه به اين طريق باشد، به رسانهها اطلاع ميدهيم. البته رسانهها نيز بايد اطلاعرساني درست داشته باشند.
رسانهها بايد با شرکتها و توليدکنندگان در ارتباط و تعامل باشند. نبايد معرفي محصولات و شرکتهاي داخلي تيتروار باشد. چه ايرادي دارد همانند اکثر کشورها چکيدهاي از محصولات، فعاليتها، اهداف و... توليدات داخل در رسانهها منعکس شود. در اين شرايط توليدکننده با محصول و کيفيت آن آشنا ميشود و ميتواند از ميان اجناس مختلف کالاي مورد نظر خود را انتخاب کند. البته همه اينها در شرايطي است که اين اجازه به رسانهها داده شود.»