آنقدر شکل شهر در این روزها دگرگون میشود که انگار به شهر دیگری آمدهای؛ شهر بهتری. چراغانیهای یکدست، پرچمهای سبز و سرخ و سیاه، کتیبههایی که همه از بازخوانی واقعهای خبر میدهند؛ بازخوانی شورشی که خلق عالم را در بر میگیرد و نه فقط رنگوبو و موسیقی و ذائقه شهر را، که حال آدمهایش را نیز دگرگونه میکند. عزاداری محرم در تهران یکی از دیرینهترین سوابق را در بین شهرهای شیعه عالم اسلام به نام خود ثبت کرده است، دستکم به شهادت اینکه روستاهایی که به هم پیوستند و تهران را ساختند، همگی زیدیمذهب و شیعهمذهب بودند و ری بهعنوان دلیل شکلگیری تهران و تاریخیترین بخش این ابرشهر دستکم از زمان حکومت آل بویه قلب عزاداری شیعیان برای حضرت سیدالشهدا بوده است. همه اینها تهران را به یکی از مقاصد دیدنی در روزهای محرم تبدیل میکند. اگرچه بسیاری پایتخت را در این روزها ترک میکنند و ترجیح میدهند آیین سوگواری را در شهرهای آبا و اجدادیشان برپا دارند، اما تهرانیان اصیل و نسل سوم مهاجران به این شهر که امروز جمعیت قابل توجهی از ساکنان تهران را تشکیل میدهند، میدانند که محرم تهران تا چه اندازه تماشایی است. به همین بهانه به مثل مشتی از خروار، گذری داریم بر قدیمیترین تکیههای تهران.
بازار تهران
خیابان ناصرخسرو در روزهای پایانی ذیالحجه به شکل آشکاری تغییر کاربری میدهد. حتی بسیاری از مغازهها که در طول سال کسبوکار دیگری دارند، در این روزها تبدیل به مرکز خرید ملزومات سوگواری میشوند. صدای چرخ خیاطان که همانجا و پیش چشم عابران مشغول دوختن پرچمها و پوشش علم و کتلها هستند، این روزها صدای غالب این خیابان است. تقریبا بازار تهران از روز نخست محرم تا سوم امام، به حالت نیمهتعطیل درمیآید و از هشتم محرم تا فردای عاشورا کرکره هیچ مغازهای در این بازار تاریخی برای کسبوکار بالا نمیرود. اما همین روزها پررونقترین روزهای این محدودهاند. از جمله زیباترین لوکیشنهای بازار تهران تیمچه حاجبالدوله است که بهطور تاریخی از روز سوم محرم هر روز صبح مراسم سوگواری در آن برپاست و از عزاداران به صرف صبحانه پذیرایی میشود. شما میتوانید یک بازدید تاریخی سوگوارانه را در محرم تهران از همین نقطه آغاز کنید. تهرانشناسان معتقدند اگر کسی بخواهد بازار تهران و قدمت و و زیبایی و اصالتش را ببیند، مهمترین دیدنی آن همین تیمچه حاجبالدوله بازمانده از دوران ناصری است. برای رسیدن به تیمچه حاجبالدوله باید در راسته بازار بزرگ داخل شوید و کمی جلوتر ورودی تیمچه را ببینید. برای رسیدن به ناصر خسرو هم در مسیر خط یک متروی تهران در ایستگاه پانزده خرداد پیاده شوید و تابلوها را دنبال کنید تا به ناصرخسرو و مغازههای ویژه محرم و بعد ورودی بازار بزرگ برسید. تیمچه حاجبالدوله به دلیل ویژگیهای معماری منحصربهفردش تنها یک پیشنهاد است، وگرنه بازار تهران بسیار مسجد و حسینیه و مدرسه علمیه دارد که در این ایام هر کدام آیینهای سوگواری تاریخیشان را برپا میدارند. علاوه بر آن در روزهای تاسوعا و عاشورا تمام راستهها و دالانهای بازار را جمعیت سوگوار گوش تا گوش پر میکنند و بسیاری از هیئتهای عزاداری بر اساس سنت دیرینهشان به این محدوده وارد میشوند.
به سبک قاجار
از تیمچه حاجبالدوله و بازار کفاشها به خیابان ناصرخسرو بازگردید و اگر در این هوای دلپذیر پاییزی حال پیادهروی داشتید، مسیر کوچه مروی را برای رسیدن به محله عودلاجان انتخاب کنید. این کوچه بلند و پیچدرپیچ را تا رسیدن به خیابان پامنار ادامه دهید، بعد از عبور از عرض پامنار به آن دست خیابان بروید و مسیرتان را از کوچه حاجیها ادامه دهید تا به خیابان مصطفی خمینی برسید. حالا اندکی باید در خلاف جهت خیابان ادامه مسیر دهید تا به کوچه افشار و حسینیه سادات اخوی برسید که اصیلترین مراسم سوگواری تهرانی در آن برپاست. در این مسیر هم دیدنیهای ویژه ماه محرم بسیار است، از جمله مغازههای علمسازی.
معروف است که روضههای خانگی تا پیش از زمان رضا شاه باب نبود. تا پیش از او مردم برای عزاداری از خانه بیرون میرفتند؛ مراسم عزاداری یا در تکیهها برپا میشد یا در خانه علما و تجار که خانههای بزرگی داشتند. بعد از به حکومت رسیدن رضاشاه و اعمال یکسری محدودیتها، مراسم روضهخوانی تکثیر و کوچک شد و به بسیاری از خانهها راه یافت. میتوان گفت در بافت مرکزی تهران آخرین تکیه یا حسینیهای که به سبک قدیم باقی مانده و به همان شیوه قدیمی مراسمش را برپا میکند، تکیه سادات اخوی است.
خاندان سادات اخوی از قدیمیترین خاندانهای تهران هستند. آنچنانکه میگویند نام خانوادگی این خاندان سادات از آنجا آمده که آقا محمد خان قاجار، جد بزرگ آنها را اخوی میخوانده و دوستی نزدیکی با او داشته است. مسجدی در خیابان ایران، کوچهای در محله عودلاجان و تکیهای که یاد شد، همه از املاک، موقوفات و به نام خاندان سادات اخوی است.
این تکیه چند ویژگی منحصربهفرد دارد. نخست اینکه ساختمان آن یک خانه قاجاری است با حیاط مرکزی که دورتادورش اتاق دارد. دیگر اینکه خانمها و آقایان در یک محوطه مینشینند؛ زنان در حیاط مفروش و مردان در ایوانهای مقابل اتاقهای دورتادور حیاط. منبر هم داخل حیاط و در همان قسمتی است که خانمها مینشینند. روضههای این تکیه، صبحها برگزار میشود که این هم شیوهای است بهجامانده از دوران قاجار، چراکه اگر دو قرن به عقب بازگردیم، به شهری میرسیم که هنوز برق آن را روشن نکرده بود و رفتن به مراسم عزاداری در ساعتهای پایانی شب برای بسیاری کاری دشوار بوده است. بنابراین بهترین وقت برپایی مجالس روضه بعد از اذان صبح بوده. به همین دلیل از مهمانان پذیرایی صبحانه میشود. بیرون ورودی خانه، سماورهای بزرگی قرار دارد که از شما پیش از ورود با چای در استکانهای باریک و نعلبکیهای چینی و نان قندی پذیرایی میکنند. تزییناتی که در این مجموعه میبینید هم بسیار قدیمی است. کتیبهها و همه آنچه بر در و دیوار میبینید، بین 70 تا 150 سال عمر دارند.
مراسم تکیه سادات اخوی تنها منحصر به ایام محرم نیست و در سایر مناسبات مذهبی، از اعیاد و میلاد تا سوگواری هم آیینهای ویژهای دارد. اما شهرتش بیش از هر چیز به روضههای یکم تا سیزدهم محرم هر سال است که حدود 200 سال از برپاییاش میگذرد.
نشانی تکیه سادات اخوی پایینتر از سرچشمه، خیابان مصطفی خمینی، کوچه افشار است. کمی که در این کوچه تاریخی جلو بروید، صدای روضهخوانی که از سمت آن خیمه افراشته میآید، شما را پرتاب میکند به تهران قاجار. حتما پیش از ساعت 10 صبح به این حسینیه برسید، چون حدود ساعت 11.30 و در آستانه اذان ظهر مراسمشان به پایان میرسد.
جالب است بدانید هزینههای برپایی این مراسم و نگهداری از این مجموعه تاریخی با همه آثار و اموالی که در آن باقی مانده و طبق وقفنامه باید حفظ شوند، به جز نذورات مردم، از طریق موقوفاتی که برای آن پیشبینی شده تامین میشود. برای مثال هزینه یک سال اجاره مغازههای زیر شمسالعماره، از سوی یکی از زنان ناصرالدین شاه که مالک آن مغازهها بوده، صرف خرید قهوهای میشود که در روز عاشورا به سبک تهران قدیم از عزاداران با آن پذیرایی میکنند.
از بازار تا تکیه
تکیه یکی از شاخصههای شهرهای ایران است. میتوان گفت از زمان صفویه به این سو، تکیه از ارکان یک محله است. بهطوریکه ممکن است در یک محله یا روستای تاریخی مسجد جامع نباشد، اما بیتردید تکیه رکن جدانشدنی آن است.
تاریخ بنای تکیه تجریش را بیش از 100 سال پیش میدانند؛ بعضیها حتی این تاریخ را به حدود 200 سال پیش نسبت میدهند که البته وجود تکیهای از 200 سال پیش در روستایی شیعهنشین که حول محور امامزادهای از فرزندان موسی بن جعفر بنا شده، بعید هم به نظر نمیرسد. اما قدمت آنچه امروز به نام تکیه تجریش در بازاری محلی به همین نام وجود دارد، باید کمی بیش از 100 سال باشد.
بازار قدیمی تجریش، یک بازار محلی سرپوشیده و متصلکننده دو محله سرپل و تجریش است. آنچه از این بازار بیش از هر چیز شهرتش را در روزهای عادی سال بر سر زبانها انداخته، میدان سرپوشیده میوه و ترهبار آن است که بسیار جذاب و دیدنی است. این میدان در اصل مكان تكیه تجریش است و از اساس به همین منظور ساخته شده و بعد از ده(دهه) محرم به اجاره در اختیار بازار میوه و ترهبار قرار میگیرد. بنابراین درآمد حاصل از اجاره یکساله این مغازهها هزینههای برپایی مراسم را تامین میکند.
تکیه تجریش همچون اغلب تکایا در دو طبقه ساخته شده و طبقه دوم آن بالکنهایی مشرف بر صحن طبقه اول است. در طبقه اول در قسمتهای شمالی فضای میانی شش حجره، در قسمت جنوبی پنج حجره و در قسمت شرقی سه حجره قرار دارد و در قسمت غربی، شاهنشین واقع شده است. در طبقه دوم نیز در قسمت شمالی چهار حجره و در قسمتهای شرقی و جنوبی هر کدام شش حجره قرار دارد. در حال حاضر در تکیه تجریش حجرههای پیرامون فضای میانی به لحاظ موقعیتشان در بازار تجریش کاربری اولیه خود را از دست داده و عملکرد تجاری گرفتهاند. البته در ماه محرم از آنها هم برای برگزاری مراسم سوگواری استفاده میشود.
تکیه تابستانی
تکیه نیاوران در زمان ناصرالدین شاه ساخته شده. میگویند او که مقر سلطنتش در تابستان کاخ صاحبقرانیه بود، بعد از آنکه تکیه دولت را برای خود در مجاورت کاخ گلستان بنا کرد، برای سالهایی که محرم با تابستانهای گرم تهران مقارن میشد، تکیهای در نیاوران ساخت. بنابراین میشود گفت این تکیه، تکیه تابستانی سلطان صاحبقران بوده است. اما از آنجا که تکیهها از دیرباز در سرزمین ما از ملزومات حیات یک محله بودهاند، تکیه نیاوران در تابستان و زمستان متعلق به اهالیاش باقی میماند. اگر کسی بخواهد یکی از اصیلترین مراسم عزاداری امام حسین(ع) را ببینید، باید شبهای محرم به تکیه نیاوران مقابل کاخ نیاوران برود که در آن هنوز در تمام شبهای ماه محرم تعزیه برگزار میشود. این تکیه از سالهای ممنوعیت اجرای تعزیه باید قصهها از غصههای مردمان دورانش داشته باشد، چنانکه سکانسهایی از سریال بهیادماندنی «شب دهم» در آن فیلمبرداری شده است. دو سال پیش اجرای تعزیه تکیه نیاوران بعد از دهههای پیدرپی ناگهان متوقف شد و به همین سبب آیین تعزیه تکیه نیاوران، دو سال پیش در فهرست میراث در خطر قرار گرفت تا برای ادامه حیاتش تلاش شود. یکی از تلاشها همین علاقهمندی و حضور عمومی مردم برای تماشای این آیین اصیل است.
اگر از خيابان شهيد دكتر باهنر در منطقه نياوران وارد خيابان قنات شمالي شويم، نرسيده به خيابان خيام و در كوچه تكيه، بنايي را خواهيم ديد كه اگرچه بازسازي شده و براي همين نماي بيرونياش چندان نشاندهنده قدمت آن نيست، اما عمرش به حدود 160 سال پيش برميگردد.
مساحت تكيه 1500 مترمربع و مشتمل بر صحن مياني مستطيل شكل با گوشههاي پخ شده است كه در چهار ضلع آن طاقنماها و غرفههايي، در دو طبقه ساخته شدهاند. فضاي مياني تكيه، در اصل روباز بوده و تنها هنگام مراسم با چادر مسقف ميشده كه حدود نيم قرن پيش، با كمك افراد خير و استادي استاد حسن بخارا با پوشش شيرواني پوشانده شد. اين تكيه در دوره پهلوي مرمت كلي و در سال 1361 نيز سقفش تعمير شده است. با وجود تعمير هنوز هم، ساختار يك قرن و نيم پيش تكيه حفظ و از قسمتهاي سكوي دايرهای شكل مياني براي اجراي شبيهخوانی و ايوان برای تماشا تشكيل شده است.
قطر فضاي دايرهاي آجري وسط 20 متر است كه اطراف آن 10 ستون سيماني با پوشش چوب گردو قرار دارد. لبههای ایوانی كه شركتكنندگان در آن مينشينند و مراسم را تماشا ميكنند، هنوز چوبي و دستنخورده باقي مانده است. روي ايوان پايين، ايوان ديگري بنا شده كه طبقه دوم تكيه را تشكيل ميدهد و جايگاه زنان بوده است.
در اصلي تكيه هم با ارتفاع بيش از سه متر و نيم و قطر 50 سانتيمتر از چوب گردو ساخته شده كه همچنان پابرجاست.
فرم تکیه در طول زمان تغییرات زیادی کرده است. دورتادور این تکیه طاقنما بوده است و هر کدام از این طاقنماها نیز مربوط به یکی از خانوادههای نیاوران میشد که میآمدند در قسمت خودشان چای درست میکردند، از مهمانهایشان پذیرایی میکردند و با چراغ نفتی و پارچه سیاه به استقبال محرم میرفتند.
تکیه 400 ساله
برای نوشتن درباره این قدیمیترین تکیه تهران به گفتهها و نوشتههای احمد مسجدجامعی مراجعه کردم. شما هم میتوانید با همین کلیدواژهها در اینترنت جستوجو کنید و درباره تکیههای تاریخی تهران بهتر و بیشتر بدانید. بنا بر تحقیقات ایشان، حدود ۴۰۰ سال پیش عدهای از نفرآبادیها ستون خیمهای را برای عزاداری سالار شهیدان برافراشتند که پس از گذشت چهار قرن هنوز هم پابرجاست. اینجا قدیمیترین تکیه باقیمانده تهران امروز است. هیئت عزاداری این تکیه به نام حضرت علیاکبر(ع) است، اما اهالی آن را با همان نام «تکیه نفرآباد» میشناسند.
به نقل اهالی و بر اساس وقفنامه موجود، تکیه نفرآباد در سال ۱۰۶۰ هجری قمری یعنی حدود ۱۰۰ سال بعد از نخستین حصارکشی پیرامون تهران ساخته شده است.
برای رسیدن به این تکیه باید با خط متروی تهران به ایستگاه شهرری بروید. محله نفرآباد در ضلع جنوب شرقی حرم حضرت عبدالعظیم قرار دارد و هسته اولیه شهرری امروزی است که پایه آن در زمان شاه طهماسب صفوی گذاشته شد و ساختن حصار طهماسبی و نخستین تکیه تهران نیز به همان دوران بازمیگردد. تکیه نفرآباد در مرکز این محله واقع شده است. سردر تکیه کاشیکاری است. روی این کاشیکاریها لحظه شهادت حضرت علیاکبر(ع) نقش بسته است. نمای بیرونی دیوارها آجری است. در فاصله دو متری از زمین قلابهای گردی نصب شدهاند که یک سر آن درون دیوار فرو رفته است. وقتی چادر خیمه را برپا میسازند، طناب آن را به این قلاب میبندند تا چادر از همه سو مهار شود.
دورتادور صحن شبستان سکویی به ارتفاع ۳۰ سانتیمتر و عرض سه متر برای نشستن عزاداران وجود دارد. مساحت شبستان ۴۰۰ متر مربع است که با توجه به جمعیت آن روز فضای بزرگی است. بنای شبستان دو طبقه است که در گذشته زنها مراسم تعزیهخوانی را از طبقه بالا تماشا میکردند. این مراسم قبل از انقلاب به مدت یک دهه برگزار میشد. یک ستون چوبی به ارتفاع ۱۲ متر چادر خیمه را نگه میدارد. چادر سفید خیمه کار هنرمندان اصفهانی است. این بنا در سال ۱۳۴۲ بازسازی شده است. اما فقط ستونهای چوبی جای خود را به تیرآهنها دادهاند تا همان شکل قدیمی تکیه حفظ شود. سقاخانه معروف و قدیمی نفرآباد به نام سقاخانه حضرت اباالفضل(ع) همچنان در کنار تکیه قرار دارد.
علاوه بر ایام سوگواری ماه محرم و مراسم مذهبی دیگر، تکیه نفرآباد در هر شب جمعه برنامه دارد و از عزاداران به همان روال قدیم با آبگوشت پذیرایی میشود. مراسم عزاداری در این حسینیه شامل تعزیهخوانی، نوحهخوانی و سینهزنی است.
منبع: «ماهنامه سرآمد»